
المپیک2010 زمستانی و پارالمپیکِ ونکهور، امروز به طور رسمی آغاز شد و به همین بهانه قصد داریم یکی از زیباترین و منحصر به فردترین سازه هایی که تا به حال خلق شده است را به شما معرفی کنیم با دیتا سازه همراه باشید.
مرکز المپیک ریچموند یا Richmond Olympic Oval به وسیله ی شرکت طراحی کنون یا Cannon design ساخته شده است. این سازه در حاشیه ی رودخانه ی فریزر ساخته شده است. المپیک، رویدادی است که به هر شهری فرصت هایی طلایی می دهد و از طریق چنین رویکردی می توان انتظار داشت که هر شهر دوباره در زیرساخت های خود تجدید نظر کند و آن ها را بازسازی و بهسازی نماید. و در این مورد هم، اتفاق مشابه افتاده و خواهد افتاد. به این معنی که از این به بعد می توان با قطعیت گفت که این مرکز، مانند یک قطب یا آهن ربا، مراکز مسکونی و تجاری را به سمت خود خواهد کشید و مردم از گوشه و کنار به سمت این مرکز همایشات و رویدادهایی که در آن برگزار خواهد شد، سرازیر می شوند.
اگرچه که هدف ابتدایی دایر کردن بناهای فعلی، برآورده ساختن نیاز مسابقات و میزبانی بوده است، اما پس از اتمام این رویدادهای ورزشی، به لطف طراحی انعطاف پذیر و زیبای مرکز فوق، می توان انتظار داشت که هر قسمت از این سازه به مرکزی بین المللی و کمیته های فرهنگی و ورزشی مفید و کارآمد تبدیل شود.
از سال1988 که میزبانی المپیک با آلمانی ها بود و این رویداد در فضای باز برگزار شد(که البته این برگزاری مشکلات فوق العاده زیادی را ایجاد کرده بود زیرا در پیست اسکی باید تدابیر ویژه ای برای شرایط یخ ها اندیشیده می شد)، به جز المپیک 1992 تمامی مسابقات در فضای بسته صورت گرفته اند.
و اما همان طور که مشخص است، برگزاری ی المپیک زمستانی در فضای بسته، کاری است بس دشوار و نیازمند تمهیداتی است گوناگون و غول آسا. نتیجه ی کلی این است که سازه ی میزبان از این مسابقات و رویدادها باید علاوه بر گنجایش لازم و اندازه، امکانات مناسب و منحصر به فردی هم داشته باشد. به همهی این ها بیافزایید قابلیت تغییر کاربری در آینده ی این سازه را.
و اما کارآیی و خصیصه های مرکز المپیک ریچموند به این ها ختم و خلاصه نمی شود. به این معنی که این سازه تنها محل برگزاری و میزبانی از مسابقات ورزشی نیست، بلکه به عنوان یک بازیگر موثر در بافت شهری، جاذبه ای به حساب می آید که تجمع انسانی را پدید می آورد. در واقع با بخشیدن نقش مرکزی به این سازه، مجموعه ای از مشاغل و کارها به سمت سازه ی مذکور کشیده می شود و آن گاه نقش مرکز، از میزبان مسابقات المپیک، به کاتالیست، یا افزایش دهنده ی سرعت تحولات و پیشرفت شهر، ارتقا می یابد. همچنین شغل های خدماتی که در حوالی مرکز پدید می آیند(کافی شاپ ها و غیره) محل را پویا تر کرده و حس لذت بخشی را به حاضرین معمولی و استفاده کننده از مرکز منتقل می کند.
Heron یا مرغ ماهی خوار، نماد زیبای ریچموند است. سعی شده در طراحی مرکز فوق به طور جدی و مشخص از این پرنده استفاده شده باشد. چنین زیرکی برای طراحی، سبب شده تا مردم محلی هم با دیدگاه مثبت تری به بنای ایجاد شده احساس تعلق کنند و این کار در گستردگی کارکرد سازه نقشی موثر و بی بدیل بازی خواهد کرد.
استفاده از این نماد معنی بیش تری می باید وقتی به محل قرار گری سازه توجه بیشتری کنیم. این محل در حاشیه ی رودخانه فریزر قرار گرفته و به همین دلیل مرغ ها می توانند به راحتی در ارتفاع کم از آن حاضر شده و ماهی گیری کنند. در واقع چیزی که از این پرنده به صورت ویژگی و خصیصه به سازه منتقل شده عبارت است از سیالیت؛ پرواز و ارتفاع، و البته هماهنگی وتمرکز. نکته ی زیبای دیگر در طراحی این بنا، توجه به شرایط مختلف آب و هوایی در طول فصول مختلف است. به واقع این سازه در شرایط مختلف خود را با محیط همسان و هماهنگ می کند. این همان جایی است که گرفتن ویژگی سیالیت از مرغ و پرداختن و استفاده از آن در سازه اشاره شد.
و اما ارتفاع و پرواز که احتیاجی به توضیح ندارند اما می توان تشبیهات مناسبی هم برای این قسمت آورد. به عنوان مثال سعی شده توانایی صعود و حرکت رو به بالای انسان در ورزش های مختلف و به طور کلی در آوردگاه المپیک به گونه ای مناسب تصویر شود تا عظمت این صعود ملموس تر باشد.
حال می شود به هماهنگی و ترکیب متمرکز مولفه های مختلف این سازه اشاره کرد. پروژه ی مذکور با ترکیب فوق العاده و منحصر به فردی که از فرهنگ و سنت و تکنولوژی های مدرن پدید آورده، به نوعی بازتاب دهنده ی یک طیف گسترده و در عین حال متحد است. از کثرت به وحدت و بالعکس. در حاشیه ی رودی زیبا و احاطه شده توسط کوهستان های دور دست، مرکز پدید آمده را باید آینه ای از کانادا دانست. آرمش و وقار، در کنار میل ذاتی و نفسانی انسان به پیشرفت و صعود همه در طراحی این سازه قابل مشاهده است.
استراتژی های پایدار و بلند مدت:
مرکز المیک ریچموند، فضایی زیباست که می تواند در قالب اصول و چهرچوب هایی طولانی مدت، جلوه گری کند. چه در زمینه ی ورزشی و چه هر عنوانی که در آینده ی این بنا به عهده اش گذاشته شود. به عنوان مثال می توان به این مورد اشاره کرد که، سازه طوری طراحی شده که همسان و همگام با محیط زیست پیش برود. یعنی اینکه انرژی ناچیزی را برای عملکرد نیاز داشته باشد. این خود می تواند از مولفه های مفید، برای سازه ای تلقی شود که ادعای جلوتر بودن از زمان خودش را دارد. و یا به عنوان مثال، سازه بسیار انعطاف پذیر طرح شده، به گونه ای که می توان اینگونه انتظار داشت که بتوان بعد از اتمام مسابقات، از قسمت های مختلفش، استفاده هایی دیگر کرد. این کار بعد از المپیک زمستانی و پاراالمپیک خواهد افتاد و البته شایان دکر است که مرکز مذکور نشان نقره ی بهره وری را دریافت کرده است.
و اما نکته ای دیگر. در روند یخ سازی، انرژی گرمایی زیادی هدر می رود. کاری که در این بنا، پیشنهاد شده و به اجرا رسیده، ذخیره ی انرژی گرمایی قابل تامل روند آماده سازی پیست ها، و استفاده از آن ها در قسمت هایی است که مورد احتیاج خواهد بود.
باید نقطه ی نگاه را ارتقا داد و عظیم تر نگریست. این احتمال هم وجود دارد، که شهر، برای تامین انرژی ساختمان های اطراف، از مازاد تولید یا باقی مانده ی سوخت مرکز المپیک استفاده کند. و این یعنی یک استفاده و فایده ی دیگر این مرکز در سطحی فوق العاده نوآورانه. همچنین آب بارش باران، در سقف جمع آوری شده و بخشی از آن در قسمت های جاری سازه مورد استفاده قرار می گیرد و بخشی دیگر، برای آبیاری و اموری از این دست به کار بسته می شود.
اما سقف کار شده از جنس چوب است و ابعادی به اندازه ی 100 در 200 متر را به خود اختصاص داده است. این سقف به صورت یکپارچه کار شده است و احتمالا وسیع ترین سقف یکپارچه ای است که تا به حال کار شده است. استفاده از این نوع سقف و مصالح فواید زیادی داشته است. فایده ی اقتصادی و البته محیط زیستی کار را نباید نادیده انگاشت. مجاورت سازه با رودخانه و البته بافت جنگلی اطراف، این نگرانی را به وجود می آورد که در طول ساخت و ساز مواد شیمایی و ناسازگار با طبیعت وارد محیط شوند و آلودگی به وجود آورند. اما با تدابیر اندیشیده شده، در ارگانیک ترین حالت ممکن، کار به پیش رفت و پروژه به بهره برداری رسید.
در آخر باید نوشت که سعی شد، در بهترین حالت ممکن، بهترین مصالح به کار بسته شوند، و همچنین بهترین آماده سازی در روند ساخت پروژه مهیا گردد. در آخر، سازه ای سازگار با محیط زیست منطقه حاصل شد و می توان اینگونه گفت که روز به روز فایده و همزیستی این سازه با محیط زیست اطرافش و البته امکانات و بافت شهری رو به فزونی می گذارد. از همه مهم تر نقش پاکی که در زمینه ی استفاده از آب و تامین انرژی های اطراف خودش بازی می کند برجسته است. در آخر باید گفت که این سازه در حکم ویترین زیبای شهر ایفای نقش خواهد کرد.
همچنین شما می توانید برای دریافت عکس های بیشتر از این مقاله با کیفیت خیلی بالاتر، آن ها را به صورت رایگان دانلود کنید.
منبع: www.arch2o.com